زمانه قرعه ی نو می زند به نام شما خوشا شما که جهان می رود به کام شما در این هوا چه نفسها پر آتشست و خوشست که بوی عود دل ماست در مشام شما تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید کز آتش دل ما پخته گشت خام شما فروغ گوهری از گنجخانه ی دل ماست چراغ صبح که بر می دمد ز بام شماست زمان به دست شما می دهد زمام مراد از آن که هست به دست خرد زمام شما ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود که نقش طلعت خورشید یافت شام شما