متن آهنگ ساغر شکسته مرضیه
من امشب شکنم ساغر
لب بر جام نزنم دیگر
عاشقم و مست نگاهم
مستم از نگهی دلجو
ساغر را فکنم یک سو
پیش لبت باده نخواهم
دل بر مهر تو بستم
ساغر بشکستم
کی از می و مستی
وز باده پرستی
کام دل خود یابم؟
دم از می مزن ای دل
از باده چه حاصل
من در شب هجران
چون شمع فروزان
در آتش و در آبم
من ساغر عشقت، ای جان نشکستم
پیمانه شکستم، پیمان نشکستم
از گردش گردون، پروای هلاکم نیست
کز گردش چشمت، می میرم و باکم نیست
ای ساغر می، از چه زنی آتش بر جانم؟
بشکن که تو را در دل شب در بر ننشانم
سیرم ز هوس ها، زین پس می و مینا بر خاک افشانم
ساغر شکند، مِی ریزد
شمع از بر من بر خیزد
مهرت ز دلم نگریزد
خواهم که تو یارم باشی
شمع شب تارم باشی
هر دم به کنارم باشی
من امشب شکنم ساغر
لب بر جام نزنم دیگر
عاشقم و مست نگاهم
مستم از نگهی دلجو
ساغر را فکنم یک سو
پیش لبت باده نخواهم
پیش لبت باده نخواهم