متن آهنگ سرآغاز محمد خاکپور
ای برای آخر قصه سرآغاز
واسه مرغ پر شکسته بال پرواز
حنجرم زخمی ترینه واسه خوندن
بی تو احساسی نمونده واسه آواز
واسه خوندن توی سینه نفسی نیست
توی زندون قفس هم قفسی نیست
عشق تو ریشه زده رو خاک قلبم
ذهن من جز تو، توی فکر کسی نیست
از هجوم باد حادثه شکستم
از غم و پرسه ی بیهودگی خستم
رو تنم تن پوشی از غبار رخبت
ساز ناکوک زمونه توی دستم
بی تو آواره ی غربت خیالم
بی تو یک کبوتر بی پر و بالم
ذره ذره آب می شم از دوری تو
مثه شمع روشنی رو به زوالم
اشک یخ بسته ای رو پلک چشامه
حس غمگینی تو لرزش صدامه
بی تو در زیر هجوم حجم غربت
جون پناه لحظه هام فقط خدامه
همه آرزومه با تو پر کشیدن
به سرآغاز دوباره ای رسیدن
روی پوست نازک شیشه ای شب
عکس نورانی مهتابتو دیدن
از هجوم باد حادثه شکستم
از غم و پرسه ی بیهودگی خستم
رو تنم تن پوشی از غبار رخبت
ساز ناکوک زمونه توی دستم
آهنگساز : عبدی یمینی
تنظیم کننده : عبدی یمینی
ترانه سرا : پیام پارسا
