به من بگو ای سنگ صبور تو صبوری یا من صبور من به عمرم ندیده ام بوی شادی رنگ سرور بوی شادی رنگ سرور
بشنو از من تو سرگذشتم تا بدانی تو سرنوشتم سرنوشت دلی که ماند از همه آرزو به دور از همه آرزو به دور اولین عشقم از کنار من چو آهو سوی صحرا آید غافل از چشم ژاله بار من همچو جادو بی خبر از .؟.
درد و اندوه بی کران را من تحمل کرده ام همچنان کوهی من صبوری دور از آن گل کردم حالا به من بگو ای سنگ صبور تو صبوری یا من صبور من به عمرم ندیده ام بوی شادی رنگ سرور بوی شادی رنگ سرور بشنو از من تو سرگذشتم تا بدانی تو سرنوشتم سرنوشت دلی که ماند از همه آرزو به دور از همه آرزو به دور