ای کــه در کـــوی خـرابـــات مـقـامـی داری جــم وقت خـودی ار دسـت به جـامی داری ای کـه با زلـف و رخ یــار گـذاری شـب و روز فرصتتباد که خوش صبحی و شامی داری ای صبـــا سـوختگـان برسـر ره مـنـتــظــرنـد گــر از آن یــار سفــر کــرده پـیــــامـی داری بـوی جــان از لـب خنـدان قــدح میشنـــوم بشنـو ای خواجـه اگر زانکه مشـامی داری نــام نیــک ار طلبـد از تـو غـریبـی چـهشــود تـویـی امــروز در ایـن شهـر کـه نامـی داری