متن آهنگ شاهد غم زویا ثابت
میان جمعم من ولی دلم تنهاست
لبم چو گل خندان دو دیده ام دریاست
لب از برون خندد دل از درون گرید
ز برق چشمانم نشان غم پیداست
تو شاهدی ای غم
چگونه میخندد گلی که پژمرده
دل من است آن گل که از جفا مرده
زمن چه می پرسی که از چه می نالم
همیشه می گرید دلی که افسرده
تو شاهدی ای غم