مگه میشه آسمون تو قفس بشه اسیر مگه میشه سروها دل بدند به هر کویر مگه میشه پنجره خالی از نگاه بشه موندنو کهنه شدن رسم عاشقا بشه
مگه میشه چشمه بود اما تا دریا نرفت مثل یک ستاره بود اما تا فردا نرفت من مسافر شبم کوله بارم از تو واسه دلتنگی من کو یه خلوت زلال کو مجال پر زدن تو غبار جاده ها توی پائیز سکوت یه صدای آشنا
خاطرات خسته رو دفترای بسته رو بگیر از منو نگیر این دل شکسته را این دل شکسته را