وقتی که با تو بودم دنیا چه باصفا بود می شد ز عشق درمان دردی که بی دوا بود وقتی که با تو بودم از عشق می سرودم هر واژه سرودم گویای ماجرا بود
اسرار تازه عشق می خواندم از نگاهت وز هر اشاره تو صد راز برملا بود صد راز برملا بود ای عشق آسمانی معشوق جاودانی از عهد نوجوانی دل با تو آشنا بود دل با تو آشنا بود
بر دیده ام نماندی جانم به لب رساندی اشکم به راه فشاندی اشکی که غم فضا بود ای عشق آتشینم من بی تو دل غمینم قسمت نشد ببینم لطف تو تا کجا بود ای عشق آتشینم من بی تو دل غمینم قسمت نشد ببینم لطف تو تا کجا بود
