تـوی قـانون جـدایی ، بـی تـو خـنده قـدغن شد رفــتی و هـق هـق گـریه، از تو تـنها سهم من شد رفــتی و بی تـو بـریـدم ، از هــمه عـالـم و آدم بـاقـیه عـمرم و بی تـو، مـن بـه بـاد گـریـه دادم
رفتی و گرفتش از من ، رفـتـنت هرچی که داشتم کاشکی بودی وقت گریه، سر رو شونه هات می زاشتم حـالا نـیستی کـه بـبـینی، بی تـو سـرد روزگـارم مـثل مـحکوم بـه گـریه ، حـق خـنـدیدن نـدارم
تـو کـجایی، تـو کـجایی، توی این شـهر دل آزار کـجا دنـبالت بـگردم ، تـوی ایـن هـمهـمه بـازار بی تـو مثل یـه غـریـبـه ، مـیون ایـن هـمه آدم مـردم از درد غـریـبی، نـرسـیدی تـو بــه دادم
نـازنـیـن بـعد تـو از تـو ، هـمه سهم من این بود پشت خنده های با تو ، بی تو گریه در کمین بود بـه خـدا قـسم که بی تو ،اگـه خـستم، اگه پیرم تـا یـه روز تـو بـرنگردی ،نـمی میرم نمی میرم