متن آهنگ مرد تنهای شب (حبیب) حبیب
من مرد تنهایی شبم
من مرده تنهای شبممهر خاموشی بر لبم
تنها و غمگین رفته ام دل از همه گسسته ام
تنهای تنها غمگین و رسوا تنها و بی فردا منم
تنهای تنها غمگین و رسوا تنها و بی فردا منم
من مرده تنهای شبممهر خاموشی بر لبم
من مرده تنهای شبمصد قصه مانده بر ابم
از شهر تو من رفته ام کولبارم را بسته ام
بی فکر فردا با خود و تنها عابر این شبها منم
بی فکر فردا با خود و تنها عابر این شبها منم
من مرده تنهای شبممهر خاموشی بر لبم
من مرده تنهای شبمصد قصه مانده بر ابم
از شهر تو من رفته ام کولبارم را بسته ام
بی فکر فردا با خود و تنها عابر این شبها منم
بی فکر فردا با خود و تنها عابر این شبها منم
من مرده تنهای شبممهر خاموشی بر لبم