[شراره] نمی خواد بگی دلت تنگ شده ولی حیف دوری و کاشکی یه جوری و وقتی و جایی می دیدی نگاه خستم رو یا که بگی آخرش
[همخوانی] سختی ها میگذره همینه کار روزگار اینه
[شراره] دوباره آروم کنی این دل شکستم رو همیشه و همه جا طفره رفتنه و بهونه حرفای عاشقونه تا که شاید یه جوری از دل من در بیاری ولی بدون واسه من حرفا و قشنگترین هدیه ها حتی اشک و گریه ها ارزشی ندارن وقتی تو صداقت نداری من اگه جای تو بودم
[پهلوان] من اگه جای تو بودم خورشید و می دادم و به شب تو می رسیدم
[همخوانی] حس زنده بودن رو توی لحظه لحظه ی با تو بودنم می دیدم
[پهلوان] من اگه جای تو بودم
[شراره] خوب آخرش چی میشه با این که همه جا بودم و همه ی وجودم و قلبم و عمرم و جونم و واسه تو دادم می خوای بیای بگی که
[همخوانی] باشم و نباشم طنین صدای دلنشین تو همش با منه و تا ابد نمی ره از یادم
[شراره] یه وقت فکر نکنی چون دل تو همه جا با منه به عشق من می زنه پس دیگه حتی اگه تو نباشی پیشمی نمی دونی که چقدر تشنه ی دیدن تو می شم ولی تو نیستی پیشم همیشه تویی که تو لحظه هام خیلی کمی من اگه جای تو بودم
[پهلوان] من اگه جای تو بودم خورشید و می دادم و به شب تو می رسیدم
[همخوانی] حس زنده بودن رو توی لحظه لحظه ی با تو بودنم می دیدم