میزند باران به شیشه مثل انگشت فرشته قطره قطره رشته رشته خاطراتم همچو باران در گذار از کوهساران حاصل این بذر کشته عشق هر برده سرشته ای دریغ از عمر رفته سوز و سودای گذشته ای دریغ از عمر رفته سوز و سودای گذشته میزند باران به شیشه مثل انگشت فرشته قطره قطره رشته رشته قطره قطره رشته رشته