از ترانه تا ترانه از غزل تا هر قصیده شعر من هر چی داره از نگاه تو رسیده می نویسم این چه حسیست که نهفته توی چشمات یا سخاوت کدوم خاک می کنه معنی دستات نمی دونم با چه وصفی تو رو باید بنویسم که کسی نگفته باشه پیش از این توی کتابی نمی دونم با چه وصفی تو رو باید بنویسم که کسی نخونده باشه عاشقانه از نگاهی
از ترانه تا ترانه از غزل تا هر قصیده شعر من هر چی داره از نگاه تو رسیده می نویسم این چه حسیست که نهفته توی چشمات یا سخاوت کدوم خاک می کنه معنی دستات
تو نه تصویر یه شعری تو نه ماهی تو نه مهری تو تمامت وجودی تو خود خود سپهری تو نبود سایه واری تو نه اهل این دیاری تو نه تمثیل غریبی تو حضور سبزه داری
می خوام امشب بنویسم شعری از ناگفته هامو که تا شاید بشنوی تو روزی از روزها صدامو
می نویسم این چه حسیست از غزل تا هر قصیده شعر من هر چی داره از نگاه تو رسیده