یه ابری گرفته چشامو همیشه می دونم نمیای می دونم نمیشه تو هر لحظه ی من غمت موندگاره دوست داشتن تو تمومی نداره
نموندی ببینی نموندی ببینی نموندی ببینی چه لبخند سردی چه شادی سختی نموندی ببینی
نموندی ببینی که عشق سرپناه شد که این خونه روشن به خورشید و وا شد نموندی ببینی که قصه ورق خورد کنارم نشسته اون که قلبمو برد دو دستامو دیگه نمی گیره دستات چقدر سخته نیستی چقدر خالیه جات می دونم نمیای می دونم نمیشه واسم این حقیقت چه تلخه همیشه