عمری هی خوندی و خوندی دل غمها رو سوزوندی توی شعر و غزل من گفتی می مونی ، نموندی پشت دیوارای شعرم یه دفه سرک کشیدی دیدی تک سوار عشقی غیر اون هیچی ندیدی منو تا رویا کشوندی روی بال شب نشوندی تو شبای خالی من گفتی می مونی نموندی برای اول شعرم اسم تو شروعی تازه هنوزم درای قلبم روبه مهربونی بازه غیر تو هیچی ندارم [Persian Music on IranSong] توی قصه هام بزارم ای همیشه غزل من عشق تو دارو ندارم منو تا رویا کشوندی روی بال شب نشوندی توی میلاد ترانه گفتی می مونی نموندی یکی بود دلش می خواست تا همیشه با تو باشه چشمای باور عشقش با نوازش تو وا شه اما افسوس تو نموندی دل تنهاشو سوزوندی واسه پاک کردن اشکاش گفتی می مونی نموندی
