منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست منو حالا نوازش کن همین امشب که تب کردم اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست بدون مرز با من باش اگر چه دیگه وقتی نیست نبینم این دم رفتن تو چشمات غصه می شینه همه اشکاتو می بوسم می دونم قسمتم اینه
تو از چشمای من خوندی که از این زندگی خستم کنارت اون قدر آرومم که از مرگ هم نمی ترسم تنم سرده ولی انگار تو دستای تو آتیشه خودت چشمامو می بندی و این قصه تموم میشه هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست بدون مرز با من باش اگر چه دیگه وقتی نیست نبینم این دم رفتن تو چشمات غصه می شینه همه اشکاتو می بوسم می دونم قسمتم اینه