من همه دار و ندارم همه گلهای بهارم دل پاک و بی قرارم همه را همه را. به نگاه چشم زیبای تو می بخشم یار من همه هفت اسمان را همه پیدا و نهان را هم زمین و هم زمان را همه را همه را. به تبسم های شیرین لبت می بازم همه را می بخشم . همه را می بازم من برایت قصه ها می سازم من به سوی عشق تو می تازم من تمام عاشقان را همه ی دل خستگان را خوشه ی ستارگان را همه را همه را. به شب یلدای گیسوی تو می خوانم یار معنی سرخ غروب و همه گفته های خوب و حرم شبهای جنوب و همه را همه را . به طلوع روشن صبح تو می بخشم یار من همه دستای پاک و همه اعتبار خاک و ظهر و سینه ی هلاک و همه را همه را. به وجود سبز و پر بار تو می بازم یار همه را می بحشم . همه را می بازم من برایت قصه ها می سازم من به سوی عشق تو می تازم