متن آهنگ هنگام که گریه می دهد ساز احمد شاملو
هنگام که گریه می دهد ساز
این دودسرشت ابر بر پشت
هنگام که نیل چشم دریا
از خشم به روی می زند مشت
زان دیر سفر که رفت از من
غمزه زن و عشوه ساز داده
دارم به بهانه های مانوس
تصویری از او به بر گشاده
لیکن چه گریستن ، چه طوفان
خاموش شبی است
هر چه تنهاست
مردی در راه می زند نی
و آواش فسرده بر می آید
تنهای دگر منم که چشمم
طوفان سرشک می گشاید
هنگام که گریه می دهد ساز
این دودسرشت ابر بر پشت
هنگام که نیل چشم دریا
از خشم به روی می زند مشت