آی چشم سیاه بسه دیگه منو نسوزون با اون ادات با عشوه هات دلمو نلرزون دلمو نلرزون با این همه قشنگی چه پاکی و یه رنگی تو که جات پیش ما نیست مال شهر فرنگی تو مهمونی چشمات منو بردی به هستی شدم جادوی عشقت توی ساحل هستی توی ساحل هستی آتیش به جون من نزن با اون نگاهت بیشتر از این نذار بشم وای هلاکت آتیش به جون من نزن با اون نگاهت بیشتر از این نذار بشم وای هلاکت
با اون ادات با عشوه هات آتیش به جونم نزن با اون نگات جوری که حرف می زنی با اون لبات شیرینه مثل شیرینی نبات چشمای سیاه تو منو کشته با این حرکات ظریف و خوشگل عشق من برا تو به سوی رشده یه کاری نکنی یه هویی هول شه هلاکت شدم به مثل نسخه دوا دارو فقط بوسه لپه نزنی به من یه موقع حقه با اون چشات منو کنی یه لقمه
بهت میگم آروم بگیر میگه نمیشه وقتی می خندی دل من دیوونه میشه دیوونه میشه میگم بیا فرار کنم از توی دامت دلم میگه بذار بشم اسیر و رامت اسیر و رامت آتیش به جون من نزن با اون نگاهت بیشتر از این نذار بشم وای هلاکت آتیش به جون من نزن با اون نگاهت بیشتر از این نذار بشم وای هلاکت
