کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می گفتش ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟ ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟
قلبمو با درد عشق اون آشنا کرد دلمو لرزوندش وقتی نگام کرد اشکمو ندید و رفت وقتی رهام کرد چه بد کرد سفر کرد اون که فدام کرد
کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می خوندش ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟ کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می خوندش ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟
سر گذاشتم رو شونه هاش دست گذاشتم توی دستاش با من بد کرد با یه نگاش کاشکی دوسم داشت وقتی دادم دل بر نگاش دل سپردم به قصه هاش خو گرفتم به غصه هاش کاشکی دوسم داشت
کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می خوندش ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟ کاش کاش کاش کاش می موندش ای کاش با من از عشق می خوندش ای کاش چرا نبرد منو به همراش؟