گریه نکن پشت سرم خودت می خواستی که برم تو بودی که تیشه زدی به ریشه های باورم گفتی نرو تنها میشم تنها تر از سایه ی مرگ ولی همه زمزمه هات مثل گل بود و تگرگ
گفتی همیشه یادتم حتی توو بیداری و خواب اما نگفتی با دروغ خونه ای ساخته ای زیر آب لحظه ی رفتن منه گریه نکن پشت سرم نگو که چشم به راحتم خودت می خواستی که برم