متن آهنگ یعقوب حسن شماعی زاده
از یعقوب صفار پارسی به معتمد خلیفه تازی
من پارسی نژاد و فروزنده اخترم
کردی ستوده پرور و مردی دلاورم
زان خسروان گرامم و پاکیزه گوهرم
من پارسی نژاد و فروزنده اخترم
تا شنا به غمزه تیغ است دست من
چشم فلک به خواب نبیند شکست من
تا شنا به غمزه تیغ است دست من
چشم فلک به خواب نبیند شکست من
صلح شبان کجا و سخن جنگ ما کجا
آن مدعا کجا رود و این ادعا کجا
آری خوش است صلح ولی با که تا کجا
آری خوش است صلح ولی با که تا کجا
راه نجات کشور ایران کنون ز ننگ
جنگ است جنگ ولی زنده باد جنگ
راه نجات کشور ایران کنون ز ننگ
جنگ است جنگ ولی زنده باد جنگ
گیرم که کشته شود سیستان به جاست
در سیستان ته