Lyrics of Ba Keh Gooyam Raz Mohammad Reza Shajarian
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی آید دمم با جان بر اید چونکه یک همدم نمی بینم خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه که من تا اشنا گشتم دل خرم نمی بینم مرا رازی است اندر دل به خون دیده پرورده ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم قناعت می کنم با درد چون درمان نمی یابم تحمل می کنم با زخم چون مرهم نمی یابم کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد به امید دمی با دوست و ان دم هم نمی بینم